داستانهائى از علماء
دعا بفرمائید
مرحوم آقاى محدّث قمى براى فرزندش نقل کرده است :
وقتى کتاب منازل الآخره را تاءلیف و چاپ کردم یک نسخه از آن به دست شیخ عبدالرّزّاق مسئله گو که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهّر حضرت معصومه علیها السلام مسئله مى گفت رسید.
مرحوم پدرم کربلایى محمّدرضا از علاقمندان شیخ عبدالرّزّاق بود و هر روز در مجلس او حاضر مى شد.
شیخ عبدالرّزّاق روزها کتاب منازل الآخره را براى مستمعین مى خواند.
یک روز پدرم به خانه آمد و گفت :
شیخ عبّاس ! کاش مثل این شیخ عبدالرّزّاق مسئله گو مى شدى و مى توانستى این کتاب را که امروز براى ما خواند بخوانى ! چند بار خواستم بگویم : آن کتاب از آثار و تاءلیفات من است . امّا خوددارى کردم . چیزى نگفتم .
فقط گفتم : دعا بفرمایید خداوند توفیقى عنایت فرماید.(1)
******
پاورقی:1- نشریّه نصیحت : شماره 86، ص 2، 30/3/1373.
داستانهائى از علماء : علیرضا خاتمى